افراد مهرطلب به اشتباه فکر میکنند اگر همواره مهربان و اهل «گذشت» باشند، حتماً دوستداشتنی و محبوب میشوند. ولی تجربهها و مطالعات نشان میدهد که این اصرار میتواند به نتیجه عکس ختم شود؛ همچون ایجاد رابطههای نابرابر، فرسودگی هیجانی و حتی مشکلات جسمی ناشی از استرس.
بهطور خلاصه، شخصیت مهر طلب یعنی الگوی ذهنی-رفتاری خاصی که در آن فرد ارزش و احساس امنیتش را از میزان محبت و تأیید دیگران میسنجد، نه از خودآگاهی یا رضایت درونی. این ویژگی ریشههای عمیق خانوادگی و اجتماعی دارد، اما شناخت و درک آن اولین گام برای اصلاح این الگوست. در ادامه با «ویژگیها و علائم» مهرطلبی بیشتر آشنا میشویم.
ویژگیها و خصوصیاتی که افراد مهرطلب دارند
افراد مهرطلب چند ویژگی رفتاری و روانی مشترک دارند که آنها را از افرادی که صرفاً مهربان یا اهل گذشتاند، متمایز میکند. بهطور خلاصه، افراد مهرطلب معمولاً این خصوصیات را نشان میدهند:
ترس شدید از طرد شدن و انتقاد: آنها بهشدت نگرانند دیگران از دستشان دلخور شوند. همین ترس باعث میشود پیوسته تلاش کنند به قول معروف «دیگران را راضی نگه دارند» و از هرگونه تعارض اجتناب کنند.
ناتوانی در گفتن «نه»: یکی از مهمترین علائم مهرطلبی این است که فرد نمیتواند به درخواستهای دیگران راحت «نه» بگوید. او حتی وقتی در توان یا میل انجام کاری نیست، بهخاطر ترس از نارضایتی طرف مقابل، درخواست او را قبول میکند.
نیاز مداوم به تأیید و تحسین: این افراد دائماً دنبال تایید، تشویق و توجه دیگران هستند. اگر تحسین نشوند یا مورد تأیید نباشند، احساس بیارزشی و افسردگی میکنند.
قربانی کردن نیازهای شخصی: آنها اغلب نیازها و خواستههای خود را کنار میگذارند تا دیگران خوشحال باشند. مثلاً غذای مورد علاقهشان را نمیخورند، خواستههای خود را بیان نمیکنند و وقت و انرژی خود را به دیگران اختصاص میدهند تا آنها به شخصیت مهر طلب توجه کنند.
علاوه بر اینها، افراد مهرطلب معمولاً عزتنفس پایینی دارند و خود را تا حد زیادی وابسته به دیگران میبینند. آنها گاهی از داخل احساس خشم یا دلخورای میکنند، ولی این احساس را به طرف مقابل نشان نمیدهند؛ چون معتقدند باید همیشه مهربان و رضایتمند باشند. مثلا به گفته دکتر بریکر: اگر کسی ده ویژگی زیر را در خود میبیند، احتمالاً از «سندرم رضایتطلبی» رنج میبرد:
همیشه حس میکنم باید آنچه دیگران از من میخواهند، انجام دهم.
باید به همه کمک کنم، چه بخواهند چه نخواهند.
باید همیشه مشکلات دیگران را بشنوم و حل کنم.
هیچگاه نباید به کسی «نه» بگویم.
باید همیشه خوشحال و راضی به نظر بیایم و احساسات منفی خود را پنهان کنم.
باید تمام تلاش خود را بکنم تا دیگران را راضی نگه دارم.
هرگز مشکلات یا نیازهای خود را پیش دیگران مطرح نکنم.
پس بهطور خلاصه، افراد مهرطلب شخصیتهای “فدای دیگران” هستند: آنها از محبت کردن به دیگران لذت نمیبرند، بلکه با محبتشان «از طرف مقابل انتظار محبت» دارند و اگر نپذیرند، درونشان عذاب میکشند. این ویژگی، بهخصوص در روابط عاطفی یا دوستی، میتواند منجر به خستگی مداوم فرد مهرطلب و شکلگیری روابط نابرابر شود.
طرحواره مهرطلبی چیست و چگونه شکل میگیرد؟
طرحواره مهرطلبی (Acceptance-Seeking یا «طرحواره پذیرشجویی») مفهومی در روانشناسی شناختی و درمان طرحواره است که اساساً بیانگر باوری ذهنی عمیق فرد است. در این طرحواره، شخص درونش باور دارد که تنها از راه «جلب توجه، تحسین و تأیید دیگران» میتواند احساس ارزش و امنیت کند. به تعبیر یکی از روانشناسان، «مهرطلبی یعنی دیگران خیلی برای من مهمند؛ این افراد دائماً میخواهند به دیگران بگویند: ‹به من نگاه کن›». در این تله ذهنی، گرفتن تأیید و محبت از دیگران چنان حیاتی میشود که فرد حتی نیازهای هیجانی و احساسی خود را نادیده میگیرد و تمام توجهش را معطوف واکنشهای دیگران میکند.
طرحواره مهرطلبی دو وجوه کلی دارد:
پذیرشجویی: شخص بهشدت خواهان توجه و تأیید از اطرافیان است و دوست دارد همه او را دوست داشته باشند.
جلب توجه: بهطور مداوم میکوشد توجه دیگران را جذب کند و تشویق و ستایش از دیگران دریافت کند.
این طرحواره معمولاً در دوران کودکی شکل میگیرد. برای مثال، کودکانی که در محیط خانواده تنها در ازای رفتار خاصی مورد محبت قرار گرفتهاند (مثلاً «اگر درسات خوب باشه من دوستت خواهم داشت»)، ممکن است یاد بگیرند برای جلب عشق و توجه، نیازهای خود را زیر پا بگذارند. همچنین، طرد یا تنبیه بیش از حد، یا الگوی رفتار مهرطلبانه از جانب والدین، میتواند این طرحواره را در کودک نهادینه کند. بنابراین در بزرگسالی چنین فردی، ریشههای مهرطلبی اغلب در کودکی ناامنی و محرومیت عاطفی فرد نهفته است.
به کمک این طرحواره، فرد مهرطلب همیشه درگیر پرسش «دیگران در مورد من چه فکری میکنند؟» است. اگر مورد تحسین قرار بگیرد، موقتاً احساس خوب میکند؛ اما انتقاد یا بیتوجهی دیگران بلافاصله او را آشفته و نگران میکند. شناخت طرحوارهی شخصیت مهرطلبی به ما کمک میکند بفهمیم چرا در وجود این افراد چنین الگوهایی تثبیت شده و برای تغییر رفتار، لازم است این باورهای پایهای را هدف قرار داد. درمانهای شناختی-رفتاری و طرحوارهدرمانی به فرد مهرطلب کمک میکنند تا آگاهانه باورهای خود را بازنگری کرده و به جای «تاکید بر تأیید دیگران»، ارزش و اعتمادبهنفس خود را از درون تقویت کند.
آیا مهرطلبی یک اختلال شخصیت است؟
مفهوم مهرطلبی در منابع روانشناسی فارسی گاهی به اختلال شخصیت وابسته (Dependent Personality Disorder) ارتباط داده میشود؛ اما باید توجه کرد که «مهرطلبی» رسماً یک تشخیص تشخیصی در کتاب راهنمای DSM نیست. اختلال شخصیت وابسته حالتی است که فرد بهطور مزمن برای تأمین نیازهای عاطفی خود وابسته به دیگران است.
در این اختلال، فرد نیاز شدید به حمایت گرفتن دارد و به قدری از تنها ماندن یا طردشدن میترسد که ممکن است کارهایی را علیه میل خود برای دیگران انجام دهد. همین شباهتهای رفتاری باعث میشود بسیاری مهرطلبی را با وابستگی یکی بدانند. بهعنوان مثال ویکیپدیا میگوید در اختلال شخصیت وابسته فرد حاضر میشود تا «حتی کارهایی را که دوست ندارد، به خاطر دیگری انجام دهد»، که یکی از مصادیق بارز رفتار مهرطلبانه است.
اما منابع معتبر تأکید میکنند مهرطلبی در واقع نام رسمی اختلال نیست و بیشتر یک الگوی رفتاری یا سبک ارتباطی است. در منابع انگلیسی هم «People-Pleasing» بهعنوان یک الگوی طبیعی انسان (و گاهی یک«سندروم» نه چندان رسمی) شناخته میشود که در صورتی طولانی یا افراطی شود، میتواند مشکلات جدی پدید آورد.
از دید غالب روانشناسان، مهرطلبی خودبهخود یک بیماری قطعی نیست اما میتواند زمینهساز اختلالات افسردگی یا اضطراب شود. بسیاری از آموزههای بالینی نیز توصیه میکنند هنگام تشخیص، باید به مختصات دقیقی مانند اختلال شخصیت وابسته، اختلال اضطرابی یا نقص مهارتهای فردی توجه کرد.
به طور خلاصه، مهرطلبی بیشتر یک ویژگی شخصیتی و الگوی ناسالم است تا بیماری مشخص. اما وقتی این ویژگی بسیار افراطی شود، شبیه یک اختلال شناختی-رفتاری به نظر میرسد که برای تغییر نیازمند مداخله رواندرمانی است. به زبان ساده: هر کسی که از «مهرطلبی» رنج میبرد، الزاماً اختلال شخصیتی وابسته ندارد، ولی هر فرد مبتلا به اختلال وابسته معمولاً نشانههایی شبیه مهرطلبی نشان میدهد.
تست شخصیت مهر طلب: چگونه بفهمیم مهرطلبیم؟
برای تشخیص خود بهعنوان فردی با گرایش مهرطلبانه، میتوان از پرسشنامه و تستهای روانشناختی کمک گرفت. برای نمونه، هریت بریکر (نویسنده کتاب مشهور مهرطلبی) پرسشنامهای طراحی کرده است که «میزان احساس وظیفه داشتن به راضی کردن دیگران» را میسنجد. در یک آزمون عمومی دیگر نیز سؤال میشود: «آیا قبل از گفتن «نه» به پیشنهاد دیگران، نگران میشوید؟» یا «آیا معمولاً ابتدا به دیگران کمک میکنید و سپس خودتان را خسته میکنید؟». بهطور کلی این تستها شامل پرسشهایی درباره احساس عدمارزش بدون تأیید دیگران، الگوی رفتار در روابط و چگونگی مدیریت نیازهاست. به عنوان مثال، یک پرسشنامه آنلاین ۲۴ سواله درباره مهرطلبی وجود دارد که با پاسخ به آن میتوانید بفهمید تا چه حد در زندگیتان دنبال جلب رضایت دیگران هستید.
لازم است توجه کنید که این تستها معیارهای قطعی تشخیصی نیستند و صرفاً میتوانند نشان دهند که آیا رفتارهای مهرطلبانه در شما فراوان است یا نه. برای تشخیص دقیقتر، معمولاً نیاز به مشاوره روانشناختی یا روانپزشکی است. متخصصان معمولاً از مصاحبه بالینی یا ابزارهایی مانند «پرسشنامه طرحوارهدرمانی» استفاده میکنند تا مشخص کنند آیا فرد با طرحوارههای اصلی مانند «وابستگی»، «بیلیاقتی» یا «پذیرشجوی» درگیر است یا نه.
با این حال، نتایج این تستها به خودِ شما هم کمک میکند آگاهتر شوید: اگر پرسشنامه نشان داد گرایش شما به راضی نگهداشتن دیگران بالا است، میتوانید در زندگی روزمره با دقت بیشتری به رفتار خود نگاه کنید. آیا اغلب پشت لبخند و «مهربانی»تان از نگرانی یا استرس حرفی نمیزنید؟ آیا هر از گاهی از خود سؤال میکنید «چرا همیشه باید دیگری را اولویت بدهم؟». درک وجود این الگو اولین گام برای تغییر آن است.
شخصیت مهر طلب به انگلیسی: معنی و تفاوت دیدگاهها
معادل انگلیسی «شخصیت مهر طلب» معمولاً people-pleaser personality (شخصیت خوشنودگر برای دیگران) یا «Nice Person Syndrome» خوانده میشود. در متون روانشناسی غربی، روی این موضوع چند عنوان کتاب نیز نوشته شده است؛ از جمله کتاب مشهور هریت بریکر «The Disease to Please» (بیماری راضی نگه داشتن دیگران) و کتاب «Don’t Be Nice, Be Real». آنها بر این نکته تأکید دارند که این وضعیت حتی با وجود نام «Nice»، به اصطلاح بیماریای است که فرد را از ابراز منافع و نیازهای خودش باز میدارد.
تفاوت نگاه منابع انگلیسی با فارسی این است که اغلب منابع غربی، مهرطلبی را بهعنوان یک الگوی شناختی-رفتاری میبینند که مثل یک اعتیاد به تأیید دیگران عمل میکند. آنها تأکید میکنند که این مسئله فراتر از مهربانی معمولی است و فرد را در چرخه «بله گفتن» اجباری گرفتار میکند؛ یعنی فرد میگوید «بله» وقتی در درونش میخواهد «نه» بگوید. در مقابل، منابع فارسی اغلب مهرطلبی را نوعی اختلال شخصیت یا نارسایی عاطفی معرفی میکنند و روی ریشههای تربیتی و نیازهای برآورده نشده تمرکز دارند. یعنی میگویند معمولاً «خود ارزشمندی پایین» و «وابستگی به محبت دیگران» در کودکی ایجاد شده و منجر به این رفتار میشود.
به طور خلاصه، اگرچه ترجمه مستقیم «شخصیت مهر طلب» به انگلیسی «People-Pleaser Personality» است، اما دیدگاه انگلیسیها بیشتر بر جنبه درمانی و غلبه بر این الگو (مثلاً از طریق برنامههای ۲۱ روزه تغییر عادت) است. فارسیها معمولاً اهمیت میدهند که این مسأله حتماً ریشه در تجربههای کودکی یا طرحوارههای ناسالم دارد و باید با مشاوره خانواده و اصلاح نگرش فردی درمان شود. هر دو دیدگاه، در نهایت، هدف مشابهی دارند: «مهرطلب بودن» را بهعنوان یک مشکل رفتاری قابل اصلاح در نظر میگیرند؛ اما انگلیسیزبانان بیشتر به ابزارهای عملی و روانشناختی پیشرفته (مانند کتابهای خودیاری و رواندرمانی شناختی) میپردازند، در حالی که در منابع فارسی گاهی بیشتر به داستانها و تجربههای زندگی روزمره تأکید میشود.
کتاب «مهرطلبی» اثر هریت بریکر و منابع مرتبط
یکی از منبعهای اصلی در مورد مهرطلبی، کتاب «مهرطلبی» (People-Pleasing) نوشته هریت بریکر (Harriet B. Braiker) است. این کتاب در زبان اصلی با نام «The Disease to Please» منتشر شده و نسخهای با عنوان «مهرطلبی» به فارسی ترجمه شده است (مترجم: الهه کیهانفر). بریکر در این کتاب با لحنی صمیمی و آموزشی به خواننده میگوید که چگونه «راضی نگهداشتن دیگران» را به یک «سندرم» تبدیل کرده است. بهعنوان مثال او مینویسد: «افراد مهرطلب فقط انسانهای مهربانی نیستند که بیش از حد تلاش میکنند دیگران را خوشحال کنند. آنها کسانی هستند که در حالی که دلمان میخواهد «نه» بگوییم، دائم به دیگران «بله» میگوییم؛ انگار یک نیاز اعتیادآور برای تأیید دیگران داریم».
بریکر برای این مشکل راهکارهای عملی نیز ارائه میدهد. او آزمونی طراحی کرده تا مشخص شود تا چه حد «در بیماری مهربانبودن زیادهروی میکنید». در کتابش فصلهای مختلفی درباره افکار (مانند افکار غالب بر ترس از ردشدن)، عادتها (مانند الگوی «همیشه دیگران را در اولویت قرار دادن») و احساسات مهرطلبانه دارد. حتی او یک برنامه 21 روزه عملی برای درمان مهرطلبی پیشنهاد میکند که در هر روز گام کوچکی برای تغییر رفتار برداشته شود. بریکر معتقد است همین گامهای ساده و مستمر است که به تدریج فرد را از چرخه «مرض مهرطلبی» رها میکند.
علاوه بر کتاب بریکر، منابع انگلیسی دیگری نیز به موضوع مشابه پرداختهاند که به خواننده کمک میکنند تا بفهمد آیا گرایش زیادی به مردمداری افراطی دارد. در ایران نیز مقالات و کتابهایی به زبان فارسی نوشته شده که تحت عنوان کلی «مهرطلبی» منتشر شدهاند. اما کتاب بریکر شهرت جهانی دارد و به عنوان یکی از مراجع معتبر در این زمینه شناخته میشود. نقل قولهایی مانند آنچه از بریکر آوردیم، در منابع ایرانی نیز گاهی بدون ارجاع مستقیمی بازگو شده است. مطالعه کتاب «مهرطلبی» بریکر، بهویژه فصلهای آخر با تمرینات عملی و مثالهای زنده، میتواند برای همه مهرطلبها مفید و الهامبخش باشد.
درمان شخصیت مهر طلب و رهایی از وابستگی به تأیید
خوشبختانه «مهرطلبی» همانند بسیاری الگوهای رفتاری دیگر، قابل اصلاح است. نکته مهم این است که فرد مهرطلب ابتدا اعتراف کند این الگو برایش مشکلساز شده و سپس به صورت تدریجی روی تغییر آن کار کند. روانشناسان مختلف راهکارهای مشابهی را پیشنهاد میدهند که در ادامه به برخی مهمترین آنها اشاره میکنیم:
تمرین گفتن «نه»: شاید سختترین گام برای مهرطلبها، یادگیری کلمهی «نه» باشد. توصیه شده وقتی درخواستی مطرح میشود، چند لحظه مکث کنید و بدون فشار، پاسخ خود را بدهید. میتوانید مؤدبانه بگویید «متأسفم، الان برام مقدور نیست» یا «چند لحظه فکر کنم بعد جواب میدم». تکرار این کار کمکم اعتمادبهنفس فرد را بالا میبرد و نشان میدهد امکان نه گفتن وجود دارد.
پرهیز از کمک ناخواسته: افراد مهرطلب معمولاً قبل از اینکه دیگران چیزی از آنها بخواهند، سعی میکنند نیازهای طرف مقابل را برآورده کنند. یکی از راهکارها این است که تا زمانی که درخواست از شما نشده، خودتان دخل و تصرف نکنید. مثلا اگر کسی ناراحت به نظر میرسد، مهم نیست از همان اول خود را درگیر حل مشکل او کنید؛ اجازه دهید خودشان برای کمک مراجعه کنند. این کار به شما زمان نفسگیر نخواهد داد و جلوی خستگیهای روحی را میگیرد.
تقویت اعتمادبهنفس: مهرطلبها معمولاً خود را نیازمند تایید میدانند؛ پس یکی از درمانهای مؤثر این است که اعتمادبهنفس خود را از «درون» تقویت کنند. برای مثال روزانه یک یا دو کار مثبتی که انجام دادهاید به خودتان یادآوری کنید و بابتش به خودتان تبریک بگویید. لیستی از نقاط قوت شخصیتان (مهارتها، ویژگیهای خوب، دستاوردها) تهیه کنید و هر زمان تردید داشتید، آن را مرور کنید. حتی اگر امروز سادهترین کار مثل انجام بهموقع کاری را انجام دادهاید، برای خودتان تشویقی بفرستید. متخصصان معتقدند این اقدامات کوچک، کمکم دید شما به خودتان را تغییر میدهد و نیاز مفرط به تأیید دیگران را کاهش میدهد.
کمتر عذرخواهی کنید: یکی دیگر از عادتهای مهرطلبها عذرخواهی مداوم است (مثلاً هر دفعه بابت کوچکترین مسئله میگویند «ببخشید» یا «متأسفم»). سعی کنید این عبارات را فقط وقتی که واقعا خطایی کردهاید، استفاده کنید. زیادهروی در عذرخواهی، مخاطب را به این باور میرساند که شما همیشه مقصر هستید؛ با کاهش آن، احترام شما نزد خودتان و دیگران بیشتر میشود.
عمل به نفع خود را اولویت قرار دهید: این شاید مهمترین گام باشد. یعنی همان حرفی که در منابع آمده: «به خودتان مهر بورزید». اگر همیشه منتظر لطف و رسیدگی دیگران هستید، سعی کنید خودتان برای خودتان کاری انجام دهید. کاری که دوست دارید اما بخاطر نگران نارضایتی دیگران همیشه عقب میاندازید (مثلا کلاس رفتن، ورزش کردن، یا حتی تعریف یک رفتار خوب از خودتان). این رفتارها خودخواهی نیست، بلکه خودآگاهی و عشق به خود است.
استفاده از روشها و برنامههای عملی: هریت بریکر علاوه بر نکات بالا، پیشنهاد میکند فرد مهرطلب یک برنامه عملی ۲۱ روزه را دنبال کند. هر روز یک قدم کوچک برمیدارد تا در طول سه هفته الگوهای ذهنی و رفتاریاش تغییر یابد. این نوع برنامهها کمک میکند فرد احساس پیشرفت کرده و انگیزهاش برای ادامه کار بالا بماند.
اگر فکر میکنید مهرطلبی در شما یا نزدیکانتان شدید است، کمک گرفتن از رواندرمانگر هم اهمیت دارد. مشاوره فردی یا گروهی میتواند عوامل زمینهای را روشن کند و راهبردهای مشخصی را آموزش دهد. جالب است بدانید بسیاری از خود مهرطلبها نیز از وضعیت خود آگاهند و برای تغییر قدم اول را با مراجعه به مشاور برداشتهاند. تحقیقات نشان میدهد با هدایت تخصصی و اجرای راهکارهایی مثل گفتن آگاهانه «نه» و ارزش دادن به خود، حتی افراد بسیار مهرطلب نیز میتوانند بهبود یابند و تعادل جدیدی در روابطشان بهوجود آورند.
به زبان ساده، درمان مهرطلبی یعنی ترکیبی از تغییر باورهای ذهنی («لازم نیست همیشه دیگران را راضی نگه دارم»)، تقویت احساس ارزشمندی درونی و تمرین مهارتهای عملی («نه گفتن» و رسیدگی به نیازهای خود). مهمترین نکته این است که بدانید مهرطلب بودن مشکل دائمی نیست و با تلاش تدریجی میتوان آزاد شد.
نتیجهگیری و راهکارهای نهایی درمان شخصیت مهر طلب
شخصیت مهر طلب یا مهرطلبی یک ویژگی شخصیتی/رفتاری است که اگر چه از مهربانی بیحد و لطف زیاد آغاز میشود، اما گاهی به الگوی خودمضر تبدیل میشود. در این مقاله دیدیم که مهرطلبی یعنی نیاز افراطی برای جلب محبت و تأیید دیگران، نشانههایی مانند ناتوانی در «نه» گفتن و قربانیکردن نیازهای خود دارد، و ممکن است با طرحوارههای روانی «پذیرشجویی» توضیح داده شود. حتی اگر مهرطلبی در حدی نباشد که در منابع فارسی به آن «اختلال» گفته شود. باز هم شناخت آن برای حفظ سلامت روانی ضروری است.
خوشبختانه با اقدام هدفمند میتوان این الگو را تغییر داد. مهمترین قدمها عبارتند از: پی بردن به طرحوارههای خود (مثلاً فهمیدن دلیل پنهان نیاز به تأیید)، تمرین ردخواستهها، افزایش اعتمادبهنفس، و مراقبت از خود. نقل قولهای استادانی مانند هریت بریکر یادآوری میکند که افراد مهرطلب فقط باید کمی روش خود را اصلاح کنند و ببینند حتی «نه گفتن» و اولویتدادن به خود، آسیبی به محبت واقعی به دیگران نمیزند.
اگر شما خودتان یا یکی از اطرافیانتان درگیر مهرطلبی هستید، چند پیشنهاد عملی انتهایی:
خودآگاهی: هر روز از خود بپرسید: «امروز چه وقتی از ترس ناراحت کردن دیگران، چیزی نگفتم یا به خواستههایم نرسیدم؟». آگاهی اولین گام تغییر است.
مرزگذاری: یاد بگیرید مرزهای شخصی خود را تعریف کنید؛ مثلاً اگر کسی مکرراً درخواست بیش از حدی از شما میکند، با احترام به او بگویید که فعلاً امکان انجامش را ندارید.
حمایت متخصص: اگر احساس میکنید ناتوانی در نه گفتن شدید است یا باورهایتان با وجود تلاش تغییری نمیکند، از یک روانشناس کمک بگیرید. رواندرمانی شناختی-رفتاری یا طرحوارهدرمانی میتواند راهگشا باشد.
مطالعه بیشتر: خواندن کتابهایی مانند «مهرطلبی» هریت بریکر یا مقالات معتبر، میتواند روشهای جدیدی را به شما نشان دهد و حس تنهایی در مواجهه با این مسأله را کاهش دهد.
در پایان به خاطر داشته باشید که مهربان بودن با دیگران ارزنده است، اما مهرطلبی به معنی رفتن بیش از حد به سمت دیگران است تا خود را گم کنیم. شما لایق محبت و احترام به خودتان هم هستید. از همین امروز یک قدم کوچک برای شناخت خودتان بردارید، و اجازه ندهید نگاه دیگران معیار تداوم زندگی و ارزش شما باشد.